من از طرفداران بزرگ موسیقی هستم و هنگام کار زیاد از آن استفاده می کنم، اما نمی دانستم که واقعاً چگونه بر مغز و بدن ما تأثیر می گذارد. از آنجایی که موسیقی بخش بزرگی از زندگی ما است، فکر کردم جالب و مفید است که نگاهی به برخی از روشهایی که به آن واکنش نشان میدهیم بدون اینکه حتی متوجه باشیم، داشته باشیم.
"بدون موسیقی، زندگی یک اشتباه خواهد بود" - فردریش نیچه
البته، همانطور که در تصویر زیر می بینید، موسیقی روی بسیاری از نواحی مختلف مغز تأثیر می گذارد، بنابراین ما با این پست فقط سطح را می خراشیم، اما اجازه دهید وارد آن شویم.
مغز و موسیقی
داستان هایی از این قبیل را با فالوورهای رسانه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید که به احتمال زیاد کلیک کنند، مورد علاقه قرار بگیرند و پاسخ دهند! اولین پست خود را با بافر برنامه ریزی کنید.
1. موسیقی شاد/غمگین بر نحوه دیدن چهره های خنثی تأثیر می گذارد:
ما معمولاً می توانیم انتخاب کنیم که یک قطعه موسیقی به خصوص شاد یا غمگین باشد، اما این فقط یک ایده ذهنی نیست که از احساسی که در ما ایجاد می کند ناشی شود. در واقع، مغز ما در واقع به موسیقی شاد و غمگین واکنش متفاوتی نشان می دهد.
حتی قطعات کوتاه موسیقی شاد یا غمگین نیز می تواند روی ما تاثیر بگذارد. یک مطالعه نشان داد که شرکت کنندگان پس از شنیدن یک قطعه موسیقی کوتاه، به احتمال زیاد یک عبارت خنثی را به عنوان شاد یا غمگین تعبیر می کنند تا با لحن موسیقی که می شنیدند مطابقت داشته باشد. این حالت در سایر حالات صورت نیز اتفاق افتاد، اما بیشتر برای آنهایی که نزدیک به حالت خنثی بودند قابل توجه بود.
چیز دیگری که واقعاً جالب است در مورد اینکه چگونه احساسات ما تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرد
این است که دو نوع احساس مرتبط با موسیقی وجود دارد: احساسات درک شده و احساسات احساس شده.
این بدان معناست که گاهی اوقات میتوانیم احساسات یک قطعه موسیقی را بدون احساس واقعی درک کنیم، که توضیح میدهد که چرا برخی از ما گوش دادن به موسیقی غمانگیز را به جای افسردهکننده لذتبخش میدانیم.
برخلاف موقعیتهای زندگی واقعی، هنگام گوش دادن به موسیقی هیچ گونه تهدید یا خطر واقعی را احساس نمیکنیم، بنابراین میتوانیم احساسات مرتبط را بدون احساس واقعی آنها درک کنیم - تقریباً مانند احساسات جانشین.
2. سر و صدای محیط می تواند خلاقیت را بهبود بخشد
همه ما دوست داریم وقتی لیست کارهایمان را انجام می دهیم آهنگ ها را تقویت کنیم، درست است؟ اما وقتی صحبت از کار خلاقانه به میان می آید، موسیقی با صدای بلند ممکن است بهترین گزینه نباشد.
به نظر می رسد که سطح سر و صدای متوسط نقطه شیرینی برای خلاقیت است. حتی بیشتر از سطح سر و صدای کم، سر و صدای محیط ظاهراً آب خلاق ما را به جریان میاندازد و ما را از سطوح بالای سر و صدا دور نمیکند.
روش کار این است که سطوح نویز متوسط، دشواری پردازش را افزایش میدهد که پردازش انتزاعی را ارتقا میدهد و منجر به خلاقیت بالاتر میشود. به عبارت دیگر، وقتی برای پردازش چیزها همانطور که معمولاً انجام میدهیم (فقط به اندازه کافی) تقلا میکنیم، به رویکردهای خلاقانهتری متوسل میشویم.
با این حال، در سطوح بالای سر و صدا، تفکر خلاق ما مختل می شود زیرا ما غرق شده ایم و برای پردازش کارآمد اطلاعات تلاش می کنیم.
این بسیار شبیه نحوه تأثیر دما و روشنایی بر بهره وری ما است، جایی که به طور متناقض یک مکان شلوغ تر می تواند مفید باشد.
3. انتخاب های موسیقی ما می تواند شخصیت ما را پیش بینی کند
از این پست لذت می برید؟ آن را با فالوورهای خود در زمان مناسب با Buffer به اشتراک بگذارید!
این یکی را با یک دانه نمک مصرف کنید، زیرا فقط روی بزرگسالان جوان (که من می شناسم) آزمایش شده است، اما هنوز هم واقعا جالب است.
در مطالعهای روی زوجهایی که زمان زیادی را صرف شناختن یکدیگر کردهاند، نگاه کردن به ده آهنگ مورد علاقه یکدیگر در واقع پیشبینیهای نسبتاً قابل اعتمادی در مورد ویژگیهای شخصیتی شنوندگان ارائه میدهد.
این مطالعه از پنج ویژگی شخصیتی برای آزمون استفاده کرد: گشودگی به تجربه، برون گرایی، موافق بودن، وظیفه شناسی و ثبات عاطفی.
جالب اینجاست که برخی از ویژگی ها بر اساس عادات گوش دادن فرد نسبت به سایرین با دقت بیشتری پیش بینی شده بودند. به عنوان مثال، گشودگی به تجربه، برونگرایی و ثبات عاطفی ساده ترین حدس زدن درست بود. از طرف دیگر وظیفه شناسی بر اساس ذائقه موسیقی آشکار نبود.
بر اساس مطالعهای که در دانشگاه هریوت وات انجام شده است، در اینجا نیز به تفکیک چگونگی مطابقت ژانرهای مختلف با شخصیت ما آمده است:
موسیقی و شخصیت
برای از بین بردن آن، ارتباطی که آنها پیدا کرده اند در اینجا آمده است:
طرفداران بلوز عزت نفس بالایی دارند، خلاق، برون گرا، ملایم و راحت هستند
طرفداران جاز عزت نفس بالایی دارند، خلاق، برون گرا و راحت هستند
طرفداران موسیقی کلاسیک عزت نفس بالایی دارند، خلاق، درونگرا و راحت هستند
طرفداران رپ عزت نفس بالایی دارند و اهل برون گرایی هستند
طرفداران اپرا عزت نفس بالایی دارند، خلاق و ملایم هستند
طرفداران کانتری و وسترن سخت کوش و برون گرا هستند
طرفداران رگی عزت نفس بالایی دارند، خلاق، سخت کوش، برون گرا، ملایم و راحت هستند.
طرفداران رقص خلاق و صمیمی هستند اما ملایم نیستند
طرفداران Indie عزت نفس پایینی دارند، خلاق هستند، سخت کوش نیستند و ملایم نیستند
طرفداران بالیوود خلاق و خوش برخورد هستند
طرفداران راک/هی متال اعتماد به نفس پایینی دارند، خلاق هستند، سخت کوش نیستند، برونگرا نیستند، ملایم و راحت هستند.
طرفداران پاپ چارت عزت نفس بالایی دارند، سخت کوش، برونگرا و مهربان هستند، اما خلاق نیستند و راحت نیستند.
طرفداران روح عزت نفس بالایی دارند، خلاق، برون گرا، ملایم و راحت هستند
البته تعمیم بر اساس این مطالعه بسیار سخت است. با این حال، با نگاهی به علم درونگراها و برونگراها، همپوشانی آشکاری وجود دارد.
4. موسیقی می تواند به طور قابل توجهی حواس ما را در حین رانندگی پرت کند (برخلاف تصور رایج)
مطالعه دیگری که روی نوجوانان و بزرگسالان جوان انجام شد، بر این موضوع تمرکز داشت که چگونه رانندگی آنها تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرد.
رانندگان در حین گوش دادن به موسیقی انتخابی، سکوت یا موسیقی "ایمن" ارائه شده توسط محققان مورد آزمایش قرار گرفتند. البته، موسیقی خود آنها ترجیح داده می شد، اما نشان داد که حواس پرتی بیشتری نیز دارد: رانندگان اشتباهات بیشتری مرتکب می شدند و هنگام گوش دادن به موسیقی انتخابی خود، با شدت بیشتری رانندگی می کردند.
توسط برای شما به ارمغان آورد
مشترک شدن در خبرنامه ما
ما شما را در جریان بهترین توصیه ها و استراتژی های خود برای بازاریابی رسانه های اجتماعی و رشد یک کسب و کار کوچک قرار می دهیم.
ورود به صورت رایگان
حتی شگفت آورتر: موسیقی ارائه شده توسط محققان ثابت کرد که سودمندتر از بی موسیقی است. به نظر می رسد موسیقی ناآشنا یا غیر جالب برای رانندگی ایمن بهترین است.
5. آموزش موسیقی می تواند مهارت های حرکتی و استدلالی ما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد
ما معمولاً فرض میکنیم که یادگیری یک آلت موسیقی میتواند برای بچهها مفید باشد، اما در واقع از راههایی بیشتر از آنچه انتظار داریم مفید است. یک مطالعه نشان داد که کودکانی که سه سال یا بیشتر تمرین آلات موسیقی داشتند، در تواناییهای تمایز شنوایی و مهارتهای حرکتی ظریف بهتر از کسانی که ساز را یاد نگرفتند، عمل کردند.
آنها همچنین بر روی مهارتهای واژگانی و استدلال غیرکلامی که شامل درک و تجزیه و تحلیل اطلاعات بصری، مانند شناسایی روابط، شباهتها و تفاوتهای بین اشکال و الگوها است، بهتر آزمایش کردند.
این دو بخش به طور خاص کاملاً از آموزش موسیقی آنطور که ما تصور میکنیم حذف شدهاند، بنابراین دیدن این که چگونه یادگیری نواختن یک ساز میتواند به کودکان کمک کند مهارتهای بسیار متنوعی را توسعه دهند بسیار جذاب است.
تحقیقات مشابه این همبستگی را برای ورزش و مهارت های حرکتی به همین صورت نشان می دهد که جذاب است.
6. موسیقی کلاسیک می تواند توجه بصری را بهبود بخشد
این فقط بچه ها نیستند که می توانند از آموزش موسیقی یا قرار گرفتن در معرض بهره ببرند. بیماران سکته مغزی در یک مطالعه کوچک، توجه بصری بهتری را هنگام گوش دادن به موسیقی کلاسیک نشان دادند.
این مطالعه همچنین برای مقایسه نتایج، صدای سفید و سکوت را امتحان کرد و دریافت که مانند مطالعه رانندگی که قبلاً ذکر شد، سکوت بدترین امتیازها را به همراه دارد.
از آنجایی که این مطالعه بسیار کوچک بود، نتیجهگیریها برای اعتبارسنجی باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند، اما به نظر من واقعاً جالب است که موسیقی و سر و صدا چگونه میتوانند بر حواس و تواناییهای دیگر ما تأثیر بگذارند - در این مورد، بینایی.
7. تماس های تلفنی یک طرفه بیشتر از مکالمات معمولی باعث حواس پرتی می شود
مطالعه دیگری که به جای موسیقی روی سر و صدا متمرکز شده بود، نشان داد که وقتی صحبت از حواس پرتی توسط صحبتهای دیگران میشود، تماسهای تلفنی که فقط میتوانیم یک طرف مکالمه را بشنویم، بدترین متخلفان هستند.
پس از یک نظرسنجی نشان داد که تا 82 درصد از مردم شنیدن مکالمات تلفن همراه را آزاردهنده می دانند، ورونیکا گالوان، روانشناس شناختی در دانشگاه سن دیگو، تصمیم گرفت بررسی کند که چرا این صحبت ها چنین دردناک است.
در این مطالعه، شرکت کنندگان پازل های کلمه ای را تکمیل کردند در حالی که نیمی از آنها یک طرف یک مکالمه تلفنی عادی را در پس زمینه شنیدند. نیمی دیگر از داوطلبان تمام مکالمه را زمانی که بین دو نفر در اتاق انجام می شد شنیدند.
کسانی که مکالمه تلفنی یک طرفه را شنیدند، نسبت به کسانی که صحبت هر دو نفر را شنیدند، حواسشان را پرتتر کردند. آنها همچنین بیشتر مکالمه را به یاد آوردند، و نشان دادند که این مکالمه بیشتر از کسانی که هر دو طرف را شنیده بودند و بیشتر بحث را به خاطر نداشتند، توجه آنها را جلب کرده بود.
به نظر می رسد غیرقابل پیش بینی بودن یک گفتگوی یک طرفه دلیلی است که توجه ما را بیشتر به خود جلب می کند. از سوی دیگر، شنیدن هر دو طرف یک مکالمه، زمینه بیشتری را به ما میدهد که به راحتی میتوان حواس پرتی را تنظیم کرد.
سپس، همانطور که قبلاً بررسی کردیم، حواس پرتی به دلایل مختلف اغلب چیز بدی نیست.
8. موسیقی به ما کمک می کند ورزش کنیم
دوباره به موسیقی برگردیم، و میتوانیم ببینیم که درست مانند سکوت به ما کمک نمیکند که خلاقتر یا رانندههای بهتری باشیم، هنگام ورزش هم فایدهای ندارد.
سال هاست که تحقیقاتی در مورد تاثیرات موسیقی در حین ورزش انجام شده است. در سال 1911، یک محقق آمریکایی به نام لئونارد آیرس دریافت که دوچرخهسواران هنگام گوش دادن به موسیقی سریعتر از آنها در سکوت رکاب میزنند.
این اتفاق می افتد زیرا گوش دادن به موسیقی می تواند فریادهای خستگی مغز ما را خفه کند. همانطور که بدن ما متوجه می شود خسته شده ایم و می خواهیم ورزش را متوقف کنیم، سیگنال هایی را به مغز می فرستد که برای استراحت متوقف شود. گوش دادن به موسیقی برای جلب توجه مغز ما رقابت می کند و می تواند به ما کمک کند تا سیگنال های خستگی را نادیده بگیریم، اگرچه این بیشتر برای ورزش های با شدت کم و متوسط مفید است. در طول ورزش با شدت بالا، موسیقی آنقدر قدرتمند نیست که توجه مغز ما را از درد ناشی از تمرین دور کند.
وقتی به موسیقی گوش میدهیم، نه تنها میتوانیم درد را تحمل کنیم تا طولانیتر و سختتر ورزش کنیم، بلکه در واقع میتواند به ما کمک کند تا انرژی خود را به طور مؤثرتری استفاده کنیم. مطالعهای در سال ۲۰۱۲ نشان داد دوچرخهسوارانی که به موسیقی گوش میدهند ۷ درصد اکسیژن کمتری برای انجام کارهای مشابه با کسانی که در سکوت دوچرخهسواری میکنند، نیاز دارند.
برخی از تحقیقات اخیر نشان داده اند که تأثیر سقفی روی موسیقی در حدود 145 ضربه در دقیقه وجود دارد، جایی که هر چیزی بالاتر به نظر نمی رسد انگیزه زیادی ایجاد کند، بنابراین هنگام انتخاب لیست پخش تمرینی خود این را در نظر داشته باشید. در اینجا نحوه تجزیه برای ژانرهای مختلف آمده است:
حالا اگر این «تمپهای» متفاوت را با تمرینی که انجام میدهیم ترکیب کنیم، میتوانیم هماهنگی بسیار بهتری داشته باشیم و ضربان مناسب را برای تمرین خود پیدا کنیم. اگر موارد بالا را با گرافیک زیر مطابقت دهید، ورود به یک شیار خوب بسیار آسان است:
بنابراین، همانطور که ورزش ما را شادتر می کند، جای تعجب نیست که موسیقی به میزان قابل توجهی به موفقیت ما در تمرینات می افزاید.
چه چیزی در مورد تأثیر موسیقی بر شما توجه کرده اید؟ در نظرات به ما اطلاع دهید.
منبع: https://buffer.com/resources/music-and-the-brain/
من از طرفداران بزرگ موسیقی هستم و هنگام کار زیاد از آن استفاده می کنم، اما نمی دانستم که واقعاً چگونه بر مغز و بدن ما تأثیر می گذارد. از آنجایی که موسیقی بخش بزرگی از زندگی ما است، فکر کردم جالب و مفید است که نگاهی به برخی از روشهایی که به آن واکنش نشان میدهیم بدون اینکه حتی متوجه باشیم، داشته باشیم.
"بدون موسیقی، زندگی یک اشتباه خواهد بود" - فردریش نیچه
البته، همانطور که در تصویر زیر می بینید، موسیقی روی بسیاری از نواحی مختلف مغز تأثیر می گذارد، بنابراین ما با این پست فقط سطح را می خراشیم، اما اجازه دهید وارد آن شویم.
مغز و موسیقی
داستان هایی از این قبیل را با فالوورهای رسانه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید که به احتمال زیاد کلیک کنند، مورد علاقه قرار بگیرند و پاسخ دهند! اولین پست خود را با بافر برنامه ریزی کنید.
1. موسیقی شاد/غمگین بر نحوه دیدن چهره های خنثی تأثیر می گذارد:
ما معمولاً می توانیم انتخاب کنیم که یک قطعه موسیقی به خصوص شاد یا غمگین باشد، اما این فقط یک ایده ذهنی نیست که از احساسی که در ما ایجاد می کند ناشی شود. در واقع، مغز ما در واقع به موسیقی شاد و غمگین واکنش متفاوتی نشان می دهد.
حتی قطعات کوتاه موسیقی شاد یا غمگین نیز می تواند روی ما تاثیر بگذارد. یک مطالعه نشان داد که شرکت کنندگان پس از شنیدن یک قطعه موسیقی کوتاه، به احتمال زیاد یک عبارت خنثی را به عنوان شاد یا غمگین تعبیر می کنند تا با لحن موسیقی که می شنیدند مطابقت داشته باشد. این حالت در سایر حالات صورت نیز اتفاق افتاد، اما بیشتر برای آنهایی که نزدیک به حالت خنثی بودند قابل توجه بود.
چیز دیگری که واقعاً جالب است در مورد اینکه چگونه احساسات ما تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرد
این است که دو نوع احساس مرتبط با موسیقی وجود دارد: احساسات درک شده و احساسات احساس شده.
این بدان معناست که گاهی اوقات میتوانیم احساسات یک قطعه موسیقی را بدون احساس واقعی درک کنیم، که توضیح میدهد که چرا برخی از ما گوش دادن به موسیقی غمانگیز را به جای افسردهکننده لذتبخش میدانیم.
برخلاف موقعیتهای زندگی واقعی، هنگام گوش دادن به موسیقی هیچ گونه تهدید یا خطر واقعی را احساس نمیکنیم، بنابراین میتوانیم احساسات مرتبط را بدون احساس واقعی آنها درک کنیم - تقریباً مانند احساسات جانشین.
2. سر و صدای محیط می تواند خلاقیت را بهبود بخشد
همه ما دوست داریم وقتی لیست کارهایمان را انجام می دهیم آهنگ ها را تقویت کنیم، درست است؟ اما وقتی صحبت از کار خلاقانه به میان می آید، موسیقی با صدای بلند ممکن است بهترین گزینه نباشد.
به نظر می رسد که سطح سر و صدای متوسط نقطه شیرینی برای خلاقیت است. حتی بیشتر از سطح سر و صدای کم، سر و صدای محیط ظاهراً آب خلاق ما را به جریان میاندازد و ما را از سطوح بالای سر و صدا دور نمیکند.
روش کار این است که سطوح نویز متوسط، دشواری پردازش را افزایش میدهد که پردازش انتزاعی را ارتقا میدهد و منجر به خلاقیت بالاتر میشود. به عبارت دیگر، وقتی برای پردازش چیزها همانطور که معمولاً انجام میدهیم (فقط به اندازه کافی) تقلا میکنیم، به رویکردهای خلاقانهتری متوسل میشویم.
با این حال، در سطوح بالای سر و صدا، تفکر خلاق ما مختل می شود زیرا ما غرق شده ایم و برای پردازش کارآمد اطلاعات تلاش می کنیم.
این بسیار شبیه نحوه تأثیر دما و روشنایی بر بهره وری ما است، جایی که به طور متناقض یک مکان شلوغ تر می تواند مفید باشد.
3. انتخاب های موسیقی ما می تواند شخصیت ما را پیش بینی کند
از این پست لذت می برید؟ آن را با فالوورهای خود در زمان مناسب با Buffer به اشتراک بگذارید!
این یکی را با یک دانه نمک مصرف کنید، زیرا فقط روی بزرگسالان جوان (که من می شناسم) آزمایش شده است، اما هنوز هم واقعا جالب است.
در مطالعهای روی زوجهایی که زمان زیادی را صرف شناختن یکدیگر کردهاند، نگاه کردن به ده آهنگ مورد علاقه یکدیگر در واقع پیشبینیهای نسبتاً قابل اعتمادی در مورد ویژگیهای شخصیتی شنوندگان ارائه میدهد.
این مطالعه از پنج ویژگی شخصیتی برای آزمون استفاده کرد: گشودگی به تجربه، برون گرایی، موافق بودن، وظیفه شناسی و ثبات عاطفی.
جالب اینجاست که برخی از ویژگی ها بر اساس عادات گوش دادن فرد نسبت به سایرین با دقت بیشتری پیش بینی شده بودند. به عنوان مثال، گشودگی به تجربه، برونگرایی و ثبات عاطفی ساده ترین حدس زدن درست بود. از طرف دیگر وظیفه شناسی بر اساس ذائقه موسیقی آشکار نبود.
بر اساس مطالعهای که در دانشگاه هریوت وات انجام شده است، در اینجا نیز به تفکیک چگونگی مطابقت ژانرهای مختلف با شخصیت ما آمده است:
موسیقی و شخصیت
برای از بین بردن آن، ارتباطی که آنها پیدا کرده اند در اینجا آمده است:
طرفداران بلوز عزت نفس بالایی دارند، خلاق، برون گرا، ملایم و راحت هستند
طرفداران جاز عزت نفس بالایی دارند، خلاق، برون گرا و راحت هستند
طرفداران موسیقی کلاسیک عزت نفس بالایی دارند، خلاق، درونگرا و راحت هستند
طرفداران رپ عزت نفس بالایی دارند و اهل برون گرایی هستند
طرفداران اپرا عزت نفس بالایی دارند، خلاق و ملایم هستند
طرفداران کانتری و وسترن سخت کوش و برون گرا هستند
طرفداران رگی عزت نفس بالایی دارند، خلاق، سخت کوش، برون گرا، ملایم و راحت هستند.
طرفداران رقص خلاق و صمیمی هستند اما ملایم نیستند
طرفداران Indie عزت نفس پایینی دارند، خلاق هستند، سخت کوش نیستند و ملایم نیستند
طرفداران بالیوود خلاق و خوش برخورد هستند
طرفداران راک/هی متال اعتماد به نفس پایینی دارند، خلاق هستند، سخت کوش نیستند، برونگرا نیستند، ملایم و راحت هستند.
طرفداران پاپ چارت عزت نفس بالایی دارند، سخت کوش، برونگرا و مهربان هستند، اما خلاق نیستند و راحت نیستند.
طرفداران روح عزت نفس بالایی دارند، خلاق، برون گرا، ملایم و راحت هستند
البته تعمیم بر اساس این مطالعه بسیار سخت است. با این حال، با نگاهی به علم درونگراها و برونگراها، همپوشانی آشکاری وجود دارد.
4. موسیقی می تواند به طور قابل توجهی حواس ما را در حین رانندگی پرت کند (برخلاف تصور رایج)
مطالعه دیگری که روی نوجوانان و بزرگسالان جوان انجام شد، بر این موضوع تمرکز داشت که چگونه رانندگی آنها تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرد.
رانندگان در حین گوش دادن به موسیقی انتخابی، سکوت یا موسیقی "ایمن" ارائه شده توسط محققان مورد آزمایش قرار گرفتند. البته، موسیقی خود آنها ترجیح داده می شد، اما نشان داد که حواس پرتی بیشتری نیز دارد: رانندگان اشتباهات بیشتری مرتکب می شدند و هنگام گوش دادن به موسیقی انتخابی خود، با شدت بیشتری رانندگی می کردند.
توسط برای شما به ارمغان آورد
مشترک شدن در خبرنامه ما
ما شما را در جریان بهترین توصیه ها و استراتژی های خود برای بازاریابی رسانه های اجتماعی و رشد یک کسب و کار کوچک قرار می دهیم.
ورود به صورت رایگان
حتی شگفت آورتر: موسیقی ارائه شده توسط محققان ثابت کرد که سودمندتر از بی موسیقی است. به نظر می رسد موسیقی ناآشنا یا غیر جالب برای رانندگی ایمن بهترین است.
5. آموزش موسیقی می تواند مهارت های حرکتی و استدلالی ما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد
ما معمولاً فرض میکنیم که یادگیری یک آلت موسیقی میتواند برای بچهها مفید باشد، اما در واقع از راههایی بیشتر از آنچه انتظار داریم مفید است. یک مطالعه نشان داد که کودکانی که سه سال یا بیشتر تمرین آلات موسیقی داشتند، در تواناییهای تمایز شنوایی و مهارتهای حرکتی ظریف بهتر از کسانی که ساز را یاد نگرفتند، عمل کردند.
آنها همچنین بر روی مهارتهای واژگانی و استدلال غیرکلامی که شامل درک و تجزیه و تحلیل اطلاعات بصری، مانند شناسایی روابط، شباهتها و تفاوتهای بین اشکال و الگوها است، بهتر آزمایش کردند.
این دو بخش به طور خاص کاملاً از آموزش موسیقی آنطور که ما تصور میکنیم حذف شدهاند، بنابراین دیدن این که چگونه یادگیری نواختن یک ساز میتواند به کودکان کمک کند مهارتهای بسیار متنوعی را توسعه دهند بسیار جذاب است.
تحقیقات مشابه این همبستگی را برای ورزش و مهارت های حرکتی به همین صورت نشان می دهد که جذاب است.
6. موسیقی کلاسیک می تواند توجه بصری را بهبود بخشد
این فقط بچه ها نیستند که می توانند از آموزش موسیقی یا قرار گرفتن در معرض بهره ببرند. بیماران سکته مغزی در یک مطالعه کوچک، توجه بصری بهتری را هنگام گوش دادن به موسیقی کلاسیک نشان دادند.
این مطالعه همچنین برای مقایسه نتایج، صدای سفید و سکوت را امتحان کرد و دریافت که مانند مطالعه رانندگی که قبلاً ذکر شد، سکوت بدترین امتیازها را به همراه دارد.
از آنجایی که این مطالعه بسیار کوچک بود، نتیجهگیریها برای اعتبارسنجی باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند، اما به نظر من واقعاً جالب است که موسیقی و سر و صدا چگونه میتوانند بر حواس و تواناییهای دیگر ما تأثیر بگذارند - در این مورد، بینایی.
7. تماس های تلفنی یک طرفه بیشتر از مکالمات معمولی باعث حواس پرتی می شود
مطالعه دیگری که به جای موسیقی روی سر و صدا متمرکز شده بود، نشان داد که وقتی صحبت از حواس پرتی توسط صحبتهای دیگران میشود، تماسهای تلفنی که فقط میتوانیم یک طرف مکالمه را بشنویم، بدترین متخلفان هستند.
پس از یک نظرسنجی نشان داد که تا 82 درصد از مردم شنیدن مکالمات تلفن همراه را آزاردهنده می دانند، ورونیکا گالوان، روانشناس شناختی در دانشگاه سن دیگو، تصمیم گرفت بررسی کند که چرا این صحبت ها چنین دردناک است.
در این مطالعه، شرکت کنندگان پازل های کلمه ای را تکمیل کردند در حالی که نیمی از آنها یک طرف یک مکالمه تلفنی عادی را در پس زمینه شنیدند. نیمی دیگر از داوطلبان تمام مکالمه را زمانی که بین دو نفر در اتاق انجام می شد شنیدند.
کسانی که مکالمه تلفنی یک طرفه را شنیدند، نسبت به کسانی که صحبت هر دو نفر را شنیدند، حواسشان را پرتتر کردند. آنها همچنین بیشتر مکالمه را به یاد آوردند، و نشان دادند که این مکالمه بیشتر از کسانی که هر دو طرف را شنیده بودند و بیشتر بحث را به خاطر نداشتند، توجه آنها را جلب کرده بود.
به نظر می رسد غیرقابل پیش بینی بودن یک گفتگوی یک طرفه دلیلی است که توجه ما را بیشتر به خود جلب می کند. از سوی دیگر، شنیدن هر دو طرف یک مکالمه، زمینه بیشتری را به ما میدهد که به راحتی میتوان حواس پرتی را تنظیم کرد.
سپس، همانطور که قبلاً بررسی کردیم، حواس پرتی به دلایل مختلف اغلب چیز بدی نیست.
8. موسیقی به ما کمک می کند ورزش کنیم
دوباره به موسیقی برگردیم، و میتوانیم ببینیم که درست مانند سکوت به ما کمک نمیکند که خلاقتر یا رانندههای بهتری باشیم، هنگام ورزش هم فایدهای ندارد.
سال هاست که تحقیقاتی در مورد تاثیرات موسیقی در حین ورزش انجام شده است. در سال 1911، یک محقق آمریکایی به نام لئونارد آیرس دریافت که دوچرخهسواران هنگام گوش دادن به موسیقی سریعتر از آنها در سکوت رکاب میزنند.
این اتفاق می افتد زیرا گوش دادن به موسیقی می تواند فریادهای خستگی مغز ما را خفه کند. همانطور که بدن ما متوجه می شود خسته شده ایم و می خواهیم ورزش را متوقف کنیم، سیگنال هایی را به مغز می فرستد که برای استراحت متوقف شود. گوش دادن به موسیقی برای جلب توجه مغز ما رقابت می کند و می تواند به ما کمک کند تا سیگنال های خستگی را نادیده بگیریم، اگرچه این بیشتر برای ورزش های با شدت کم و متوسط مفید است. در طول ورزش با شدت بالا، موسیقی آنقدر قدرتمند نیست که توجه مغز ما را از درد ناشی از تمرین دور کند.
وقتی به موسیقی گوش میدهیم، نه تنها میتوانیم درد را تحمل کنیم تا طولانیتر و سختتر ورزش کنیم، بلکه در واقع میتواند به ما کمک کند تا انرژی خود را به طور مؤثرتری استفاده کنیم. مطالعهای در سال ۲۰۱۲ نشان داد دوچرخهسوارانی که به موسیقی گوش میدهند ۷ درصد اکسیژن کمتری برای انجام کارهای مشابه با کسانی که در سکوت دوچرخهسواری میکنند، نیاز دارند.
برخی از تحقیقات اخیر نشان داده اند که تأثیر سقفی روی موسیقی در حدود 145 ضربه در دقیقه وجود دارد، جایی که هر چیزی بالاتر به نظر نمی رسد انگیزه زیادی ایجاد کند، بنابراین هنگام انتخاب لیست پخش تمرینی خود این را در نظر داشته باشید. در اینجا نحوه تجزیه برای ژانرهای مختلف آمده است:
حالا اگر این «تمپهای» متفاوت را با تمرینی که انجام میدهیم ترکیب کنیم، میتوانیم هماهنگی بسیار بهتری داشته باشیم و ضربان مناسب را برای تمرین خود پیدا کنیم. اگر موارد بالا را با گرافیک زیر مطابقت دهید، ورود به یک شیار خوب بسیار آسان است:
بنابراین، همانطور که ورزش ما را شادتر می کند، جای تعجب نیست که موسیقی به میزان قابل توجهی به موفقیت ما در تمرینات می افزاید.
چه چیزی در مورد تأثیر موسیقی بر شما توجه کرده اید؟ در نظرات به ما اطلاع دهید.